از دیدنی های ریجاب در کرمانشاه شگفت زده شوید

حتماً در ابتدای جاده باک خود را پرکنید و مسیرتان را هم طوری زمان‌بندی کنید که این جاده را در روشنایی روز طی کنید. جاده در آغاز بر دشتی وسیع کشیده شده اما کم کم کوهستانی و بسیار سبز می‌شود. ۱۵ کیلومتر مانده به سرپل ذهاب دست راستتان جاده بسیار شیبداری از مسیر اصلی جدا می‌شود که ابتدای آن تابلو مجتمع گردشگری ریجاب خودنمایی می‌کند.
جاده پرپیچ و خم است و دو‌طرفه و در هر مسیر تنها یک لاین عبوری وجود دارد. احتیاط بسیار در این جاده ضروری است و جاده با جنگل‌های بلوط و باغ‌های بسیار سرسبز و زیبای گردو زردآلو احاطه شده است.

در روستاهایی که در طول جاده هست هم‌میهنان کردی که لباس سنتی زیبای کردی را به تن دارند برایتان دست تکان می‌دهند. جاده را تا انتها دنبال کنید تا به جایی برسید که دو دیواره بلند کوهستانی دو طرف آن را گرفته است.

سرنشینان را پیاده کنید

طبیعت3

سمت راستتان آرامگاه داوود کوسوار است و رو‌به‌رویتان دروازه‌ای بزرگ از جنس کوه. جاده از اینجا شرایط مناسبی ندارد و باید با احتیاط برانید. کمی که از دروازه عبور کنید دست راستتان سینه کش کوه اتاقی هست که به شهربانو همسر امام حسین (ع) نسبتش داده‌اند. اتاقی که راه ورودش چند متر پایین‌تر از آن در دل کوه است.

دو دقیقه‌ای که مسیر را ادامه دهید به شیب تندی می‌رسید که باید همه سرنشینان خودرو را پیاده کنید و بدون تغییر گاز و دنده یک‌سره مسیر را تا بالا بروید. محوطه‌ای که می‌بینید بابایادگار نام دارد که از زیارتگاه‌های مهم دراویش ایران است و طبیعتی که پشت این زیارتگاه است از زیبا‌ترین مناطق ایران به حساب می‌اید. شیب‌های تند کوه و دیواره‌های زیبا. درختان سرسبز و راه پرپیچ و هم عجیبی که در میانشان هست. و فضایی معنوی که از نظافت‌و مهر خاصی سرشار است.

شاخه‌ها مقدسند

طبیعت2

بسیار توجه کنید که درختان منطقه بسیار بسیار برای اهالی مقدسند و اهمیت دارند. از شکستن ساقه یا حتی کندن برگی از درختان به شدت پرهیز کنید. پیاده رو سنگفرش شده‌ای که پشت زیارتگاه هست به جنگلی می‌رسد که سنجاب‌ها در میان شاخه‌هایش بالا و پایین می‌دوند و چشمه زیبایی که برای اهالی مقدس است در آن جریان دارد. آرامش خاصی در کوهستان و جنگل و آبهای این منطقه هست که می‌تواند تجربه‌ای به یادماندنی رأی برای سراسر زندگیتان رقم بزند. زمانی که از پیاده راه سنگفرش به سمت زیارتگاه بازمی گردید از میان درختان قله‌ای رو به رویتان هست که خرابه‌های قلعه‌ای ساسانی از همین فاصله روی آن پیداست. اگر فرصت و علاقه داشتید با یک کوهپیمایی سه چهار ساعته به آن می‌رسید اگرنه که می‌توانید از همین فاصله آن را تماشا کنید.

از بابایادگار که به سمت جاده اصلی سرپل ذهاب بر می‌گردید ۱۰ دقیقه‌ای که برانید به روستای ژالگه می‌رسید. روستای ژالگه جدای از باغ‌های سرسبز و زیبا و مردمان مهربانش رازی بزرگ را در خود نهفته دارد که شگفت زده‌تان خواهد کرد. جاده آسفالته روستا را تا انتها بروید. ماشین را پارک کنید و پیاده راه سنگفرشی که به آلاچیق‌هایی کوچک می‌رسد را دنبال کنید.
دست چپتان دره عظیمی هست که خوب است اگر تا لبه دره بروید و رو به را نگاه کنید. تیغه بسیار بلندی به ارتفاع دویست متر رو به رویتان است و آبشاری با ارتفاع ۱۲۰ تا ۱۵۰ متر از آن پایین می‌ریزد. آبشار در میانه راه به دو بخش بلند تقسیم می‌شود و در پایین به حوضچه آرامشی می‌ریزد و زیر درختان انبوه سرسبزی می‌خزد و آبشار کوچک دیگری را پس ازدرختان شکل می‌دهد. اگر زمان دارید روستا را دور بزنید و در یک پیاده روی نیم‌روزه به پایین آبشار بروید. آبشاری که شبیه آن را در هیچ جای ایران نخواهید دید.

نقش را در حیاط مدرسه ببینید

اگر هنوز فرصت دارید، سری هم به سرپل ذهاب بزنید که در مسیر راه بین‌المللی کربلا قرار گرفته است. یکی از دیرینه‌ترین سنگ‌نبشته‌های جهان در این شهر است. باید به دنبال دبیرستان دخترانه‌ خواجه عبدا… انصاری که در خیابان معلم است بگردید. تا چند سال پیش باید در مدرسه را می‌زدید و از بابای مدرسه با خواهش و تمنا می‌خواستید نقش را در حیاط مدرسه نشانتان دهد. حالا محوطه جدا شده اما اگر نیاز به اطلاعات و راهنمای نقش دارید باز هم باید به سراغ مدرسه بروید تا مسئولان آن راهنماییتان کنند.

آنوبانی‌نی نام پادشاه لولوبی بوده و نقش‌برجسته آنوبانی‌نی منسوب به او ۴۸۰۰ سال قدمت دارد. این نقش برجسته پرده‌ای است که در آن شاه در برابر الهه ایشتار که او را در مقابل دشمنان پیروزی داده‌است، ایستاده و پای خود را بر بدن دشمن نهاده‌است. ایشتار نیزه‌ای به دست دارد و قصد دارد با طنابی که به دست گرفته، گردن اسیری دیگر را ببندد. علاوه بر شاه و ایشتار، ۹ اسیر بدون لباس نیز در تصویر مشاهده می‌شود. ذیل نقش برجسته، سنگ نبشته‌ای به خط اکدی قرار دارد که ترجمه آن چنین است: آنوبانی‌نی پادشاه توانا، پادشاه لولوبی نقش خود و نقش الهه ایشتار را در کوه باتیر رسم کرده‌است. آن کس که این نقوش و این لوح را محو کند، به نفرین و لعنت آنو، آنوتروم، بل، بلیت، رامان، ایشتار، سین و شمش گرفتار باد و نسل او بر باد رواد.